سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، بهترین زیبایی است . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 9:9 صبح

 

ویژگیهای‌ یک‌ مدیر موفق‌

 1. توانایی‌ درک‌ اهمیت‌ رویدادها بدون‌ اینکه‌ تحت‌ تاثیر آرا و عقاید اطرافیان‌ خود قرار بگیرد و یا گرفتار پیش‌داوریهای‌ شخصی‌ شود؛

2. توانایی‌ تصمیم‌سازی‌ و عمل‌ بی‌آنکه‌ به‌ دلیل‌ مخاطرات‌ جانبی‌ از مسیر و هدف‌ اصلی‌ منحرف‌ شود؛

3. مسئولیت‌پذیری‌ یا آمادگی‌ برای‌ رویارویی‌ و مبارزه‌ با مشکلات. این‌ امر با تصمیم‌گیری‌ و قاطعیت‌ ارتباط‌ بسیار نزدیک‌ دارد، زیرا کسی‌ که‌ مسئولیت‌ می‌پذیرد باید از توان‌ لازم‌ برای‌ تصمیم‌گیری‌ برخوردار باشد تا بتواند تصمیمی‌ بگیرد که‌ برای‌ منافع‌ سازمان‌ باشد. افزون‌ بر اینکه‌ مدیر باید در برابر پیامدهای‌ تصمیمهای‌ خود مسئولیت‌ بپذیرد؛

4. قدرت‌ سازماندهی. چنانچه‌ مدیر از ابزار کارآمد در جای‌ مناسب‌ خود استفاده‌ کند. بسیاری‌ از مشکلات‌ سازمانی، خود به‌ خود حل‌ خواهدشد؛

5. انسان‌شناسی‌ یا توان‌ شناخت‌ افرادی‌ که‌ با او کار می‌کنند. در پرتو این‌ شناخت‌ است‌ که‌ رفتار مدیر در برابر کارکنان‌ شکل‌ می‌گیرد؛

6.  انگیزه‌ با اشتیاق‌ و تمایل‌ به‌ انجام‌ کار یا کارهایی‌ که‌ به‌ او سپرده‌ شده‌ است. چنین‌ مدیری‌ می‌تواند انگیزه‌ لازم‌ را در کارکنان‌ خود ایجاد کند؛

7. قدرت‌ کارکردن‌ به‌ مدتهای‌ طولانی‌ بدون‌ احساس‌ خستگی. درحقیقت‌ با توجه‌ به‌ آنچه‌ درمورد انگیزه‌ عنوان‌ می‌شود بیشتر کارکنان‌ به‌ رفتار مدیر، رفتار خودشان‌ را تغییر می‌دهند و از مدیر در نحوه‌ کارکردن‌ الگوبرداری‌ می‌کنند؛

8. اعتماد به‌نفس. یعنی‌ قبول‌ اینکه‌ صاحب‌ قدرت‌ است‌ و می‌تواند با تکیه‌ بر آن‌ مشکلات‌ خود و سازمانش‌ را حل‌ کند به‌ عبارتی‌ دیگر خود را به ‌درستی‌ می‌شناسد به‌ تواناییهای‌ خود آگاهی‌ دارد و به‌ همین‌ دلیل‌ می‌داند و می‌تواند در برخورد با شرایط‌ متعدد به‌درستی‌ تصمیم‌ بگیرد و در برابر این‌ تصمیم‌ هراسی‌ نداشته‌ باشد؛

9.  بلوغ‌ عاطفی‌ یا توان‌ کنترل‌ عواطف‌ و احساسات‌ خود در هر زمانی‌ که‌ ضرورت‌ داشته‌ باشد. مدیری‌ را دارای‌ بلوغ‌ عاطفی‌ است‌ که‌ دقیقاً‌ پس‌ از تجزیه‌وتحلیل‌ شرایط، احساسات‌ خود را آشکار سازد؛

10. داشتن‌ سعه‌صدر لازم‌ برای‌ برخورداری‌ از دیدگاه‌ همکاران، بویژه‌ زیردستان. درواقع‌ یکی‌ از صفات‌ پسندیده‌ مدیر آن‌ است‌ که‌ با افراد صاحب‌نظر درباره‌ مسایلی‌ که‌ ضرورت‌ دارد مشورت‌ کند و با توجه‌ به‌ دیدگاههای‌ معقول‌ آنان‌ تصمیم‌ بگیرد؛

11.  قوت‌ تصمیم‌گیری‌ و قاطعیت‌ حساب‌ شده‌ در کار. قاطعیت‌ به‌ معنای‌ این‌ است‌ که‌ هرگاه‌ برای‌ مدیر روشن‌ شد انجام‌ یک‌ کار به‌ نفع‌ سازمان‌ است‌ در انجام‌ دادن‌ آن‌ تردیدی‌ به‌ خود راه‌ ندهد؛

12. قضاوت‌ عادلانه‌ درباره‌ زیردستان. مدیر باید پیش‌ قضاوت‌ درباره‌ هر یک‌ از کارکنان‌ با شرایط‌ موجود را درنظر بگیرد؛

13. پیشگامی‌ یا برخورداری‌ از قدرت‌ مدیریت. شخصیتی‌ باشد که‌ در انجام‌ امور پیشقدم‌ شود و با طرح‌ و ارائه‌ ارزشهای‌ جدید، رهبری‌ زیردستان‌ را برای‌ انجام‌ کار برعهده‌ بگیرد؛

14. قدرت‌ هماهنگسازی‌ و توان‌ ایجاد موازنه‌ و همسویی‌ میان‌ فعالیتهای‌ اعضای‌ مختلف‌ سازمان‌ را داشته‌ باشد. بر این‌ اساس‌ نخست‌ باید اطمینان‌ یابد که‌ زیردستان‌ به‌ سازمان‌ و کار خویش‌ وفادارند تا بتواند در هماهنگ‌ کردن‌ آنان‌ موفق‌ باشد؛

15. برخورداری‌ از ویژگی‌ خلاقیت‌ و کارآفرینی. در ابتدای‌ هر کار و فعالیتی، نوآوری‌ لازمه‌ فعالیت‌ است.

‌16. نهایتاً‌ اینکه‌ چون‌ مدیران‌ وقت‌ و انرژی‌ خود را صرف‌ انجام‌ کارهایی‌ می‌کنند که‌ کارکنان‌ آنان‌ نیز می‌توانند آن‌ وظایف‌ را انجام‌ دهند. درنتیجه‌ این‌ کار، هزینه‌ انجام‌ کار افزایش‌ و به‌ تبع‌ آن‌ بهره‌وری‌ کاهش‌ می‌یابد لذا تنها راه ‌حل‌ اینگونه‌ مشکلات‌ تفویض‌ اختیار است.

 

چگونه یک مدیر دوست داشتنی باشیم

 از آنجا که‌ باورها و ارزش‌ها ریشه‌ در برداشت‌ ما از خود، اجتماع‌ و دنیایی‌ دارد که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنیم؛‌ همواره‌ این‌ باورها به‌ صورت‌ فیلترهای‌ ادراکی‌ عمل‌ می‌کنند که‌ فقط‌ پذیرای‌ پدیده‌هایی‌اند که‌ به‌ مذاق‌ ما خوش‌ می‌آیند و با ارزش‌های‌ ما همسازی‌ دارند. از همین‌رو گاه‌ باورهای‌ منفی‌ نه‌ تنها دنیای‌ ما را محدود می‌سازد و امکان‌ انتخاب‌ درست‌ را از ما سلب‌ می‌کند، بلکه‌ ما را از پرداختن‌ به‌ اندیشه‌های‌ نو، خلاق‌ و مفید باز می‌دارند و این‌ احتمال‌ وجود دارد که‌ شخص‌ تا حد افراد بی‌صلاحیت‌ نزول‌ کند.

باورها و ارزش‌ها اکتسابی‌اند و در بستر فراز و نشیب‌های‌ زندگی‌ شکل‌ گرفته‌، تغییر یافته‌ و تکامل‌ می‌یابند و در نهایت‌ زیربنای‌ الگوی‌ رفتاری‌ فردی‌ و اجتماعی‌ را شکل‌ می‌دهند. از این‌ رو انسان‌ها برای‌ شناخت‌ یکدیگر باید از ارزش‌ها و باورهای‌ هم‌ مطلع‌ شوند تا زمینه‌ تفاهم‌ برای‌ انجام‌ کار مشترک‌ فراهم‌ آید. در این‌ راستا برای‌ نیل‌ به‌ این‌ هدف‌ به‌ نکاتی‌ چند می‌پردازیم‌ که‌ نه‌ تنها توفیق‌ بیشتر در عرصه‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ را نصیب‌ مدیران‌ می‌کند بلکه‌ آنها را در حیطه‌ فعالیت‌ خود دوست‌ داشتنی‌ و قابل‌ اعتماد می‌نماید:

* انگیزه‌ دادن‌ به‌ کارکنان‌:

شیوه‌هایی‌ را به‌ کارکنان‌ خود پیشنهاد نمایید که‌ در پروسه‌ی انجام‌ کار آموزش‌ بینند و مهارت‌های‌ لازم‌ را کسب‌ کنند. علائق‌ و اهداف‌ شغلی‌ آنها را بشناسید و فرصت‌های‌ لازم‌ را برای‌ نیل‌ به‌ این‌ هدف‌ فراهم‌ کنید. تمایلات‌ و عوامل‌ جذب‌ کننده‌ کارکنان‌ خود را شناخته‌ و مورد بررسی‌ قرار دهید. به جای‌ پرداختن‌ به‌ این‌ موضوع‌ که‌ چه‌ عواملی‌ ایجاد انگیزه‌ در کارکنان‌ شما می‌کند، مستقیماً آنها را مخاطب‌ قرار داده‌ و سئوال‌ کنید: ""انتظارات‌ آنها از کاری‌ که‌ انجام‌ می‌دهند چیست‌؟""، ""پیشنهادات‌ آنها برای‌ تکامل‌ کارشان‌ کدامند؟"". سپس‌ برداشت‌ و تصورات‌ خود را در این‌ مورد بررسی‌ و تجزیه‌ و تحلیل‌ نمائید. به‌ آینده‌ کارمندان‌ خود علاقه‌ نشان‌ دهید و روش‌هایی‌ را در پروسه‌ کار اعمال‌ کنید که‌ تحرک‌ بیشتر در وضعیت‌ و موقعیت‌ آنها به‌ وجود آورد. روش‌هایی‌ که‌ شرایط‌ مناسب‌ برای‌ آموزش‌ و کسب‌ مهارت‌ در زمینه‌های‌ جدید را برای‌ آنها فراهم‌ کند. کارکنان‌ خود را از موضوعاتی‌ که‌ با آن‌ مواجه‌اند مطلع‌ نمایید و شرایطی‌ ایجاد کنید که‌ به‌ اطلاعات‌ مفید برای‌ ارتقاء کیفیت‌ کار خود دسترسی‌ داشته‌ باشند.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ